اگر این باور را بپذیریم که فرهنگ ردای اجتماع است و همینطور این واقعیت را که حوزه فرهنگ عمومی در تعامل از حوزه های دیگر از جمله حکو مت تاثیر می پذیرد به این نتیجه منطقی می رسیم که بسیاری از بحران های اجتماعی ریشه در سیاستهای حکومت ها دارد .
نمی دانم چند نفر از شما کاریکاتورهای روزنامه ایران را دیده اید! من آنها را دیده ام ! اینهایی را هم که می خواهم بگویم صرفا برداشتهای شخصی خودم است و هیج اصراری بر درست بودن آنها ندارم!
اول آنکه کاریکاتورنوعی نقاشیست که بالذات بار طنز دارد و استریپ های کمیک مانا نیستانی که این جنجال را آفرید چیزی جز چند نقاشی طنز فکر نمی کنم باشد . ولی من فکر می کنم یکی از دردهای ما اینست که به جای آنکه در هر زمینه ای تعریف داشته باشیم ،خط قرمز داریم . این معضل باعث شده که آستانه تحمل تا آنجایی پایین بیاید که راه بر هر زبانی از شوخی و جدی و طنز و واقع و....بسته باشد.
ببینیند ! در همه جای دنیا شوخی اقوام با یکدیگر وجود دارد! انگلیسی ها ،اسکاتلندی ها و ایرلندی ها را به شوخی می گیرند . اروپایی ها ، برای سوئدی ها جک می سازند و .... ولی هیچ تظاهرات و هیچ آتش سوزی و هیچ راهپیمایی وحدتی صورت نمی گیرد زیرا که طرفین می دانند که همه اینها "طنز" است و نه چیزی بیشتر. ولی یک موضوعی برایم بسیار عجیب است چرا ازکسانی که به آنها یاد دادیم که در اعتراض به کاریکاتورهای روزنامه دانمارکی کفن پوش به خیابانها بریزند و از دیوار سفارتخانه بالا بروند و سفارت را به آتش بکشند انتظار داریم در اعتراض به کاریکاتورهای به زعم خودشان توهین آمیز به قومیت و زبانشان سکوت نمایند و خویشتندار باشند و مدنی رفتار نمایند؟
یک واقعیت روزبروز برایم پر رنگتر میشود : دموکراسی یک جریان و یک روند است نه یک حادثه و اتفاق!
عالی بود. آقا جان شما دوست ما در بلاگ اسکای بودی و نمی دانستیم؟ نوشته خوبی بود. متاسفانه کسانی که آشوب اول را راه انداختند به اصطلاح آذری زبانان روشنفکر بودند. مثل دانشجویان تهرانی که الکی فریاد می زدند من ترکم!
چی بگم...به قول خودت از اون چیزایی نیست که من خوشم بیاد!!!...
احسنت بر شما و برداست شما که۱۰۰٪ با آن موافقم
برداشت منظور بود
دستت درد نکنه....اینجوریه؟ داشتیم...خوب خوشت نمی یاد که نیاد قرار نیست مسخره کنی که! حکایت پشه و دامنه؟ اصلا از این کارت خوشم نیومد!....انتفاد بکن اما مسخره!!...دیگه دوست ندارم
سلام
وبلاگ بسیار زیبا و خواندنی دارید. با نظرتان در خصوص کاریکاتور روزنامه ایران موافقم.آخرین پست من در این خصوص است اگر وقت کردید آنرا بخوانید. ارادتمند سراج