روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...
روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...
دیروز که باز می گشتم،
همه ی راه را آفتاب غروب می کرد.
می دانی غروب چیست؟
آن بالا، ابرها چون کوه ها می ماندند:
دیواری در افق برکشیده، سیاه در دل کویر.
می دانی کویر چیست؟
در راه بازگشت،
در تمام راه،
آفتابی دردل کویری غروب می کرد.
می دانی دل چیست؟
نویسنده
شنبه 12 آذرماه سال 1384 ساعت 22:39