ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

گدا شناسی عمومی (۱)

فرض کن داری با دوست دختر گرامی از تو پیاده رو رد می شی و گلچرخ می زنی و مشغول مبادله دل وجیگر با همدیگه هستید که یهو می بینید کنار خیابون یه نفر اثنی عشرش رو گرفته دستش یا یه غده به قاعده ی یه هندونه محبوبی رو قوزک پاش زده بیرون یا فرضا قطر یه پاش به اندازه یه درخت چناره قطر اون یکی به اندازه ی یه سیم تلفن.
این دسته از گدا ها ، به گداهای عجیب الخلقه یا ناقص الخلقه مشهورند این گداها می کوشند با به نمایش گذاشتن اعضای فجیع خود دل عابران را ریش کرده و آنها را وادار به کمک کنند.
یک دسته دیگر از گداها اونهایی هستن که داستان زندگیشونو از شب زفاف پدرشون تا وضعیت حاضر رابه همراه لیستی از تعداد اعضای خانواده به همراه بیماریهای مبتلا به و با پیوست گواهی پزشک معتمد و عکسهای رادیو لوژی ،سونو گرافی ،سی تی اسکن،و ام آر آی روی یه مقوا می نویسن می چسبونن و خودشون هم کنار اون ولو می شن این گروه به فعالیت بدنی زیادی نیاز ندارند و  مهمتر اینکه مجبور نیستن مثل گروه اول به واسطه اندام فریبا به تحصیل درآمد بپردازند افزودنیست در این رسته استفاده از پخش صوت برای انتقال بیو گرافی به مخاطب دیده شده که به علت عدم استقبال مخاطبان جمع آوری گردیده است در این گروه هر چند دقیقه یکبار گدا سرش را بلند کرده و موجودی جمع آوری شده را به زیر مقوا هدایت می کند.
دسته بعدی گداها ؛گداهای گروه سنی الف وب هستند این دسته از گداها بیشتر  بازه سنی کودک و نوجوان را شامل می شوند و به دلیل روحیه خاص کودکی وبلوغ برخورد مناسب تری می طلبند.این گروه بسته به آنکه چه زمانی توانایی راه رفتن پیدا کنند وارد عرصه شغلی خود می شوند گفتنیست این گروه پیش از شروع کار حرفه ای زمانی را بین یک تا دو سال در آغوش مادران ویا مادر نما ها به آشنایی با محیط کار و ریزه کاریهای این فن می پردازند. زمینه فعالیت این کودکان بیشتر فروش آدامس ، فال ،قران وادعیه مختلف مانند دعای فرج ، کمیل و ندبه می باشد.غالبا این کودکان با استفاده از ترفند آویزان شدن به طعمه و پیچیدن به دور او می کوشند وی را از پای در آورند .بیشتر این کودکان سعی می کنند دست و پای خود را که سالهاست نشسته اند به لباس خانمهای "تیتیش مرگ من" بمالند و با این روش آنها را به زانو در آورده و مجبور به خرید نمایند.گاه دیده شده که برخی خانمهایی که مانتویشان تا زیر نافشان بوده برای رهایی از چنگال این کودکان مجبور به خرید دعای جوشن کبیر شده اند.
دسته ی بعدی گداها ،گداهای مسافر یا پسنجر یا ابن السبیل ها هستند . این گروه بیشتر در محدوده ترمینال ، مترو و راه آهن دیده می شوند این گروه از گداها به هدف خود نزدیک شده و با شرح کوتاهی از زندگی خود که حاوی نکات تکان دهنده و زجر آور باشد هدف را به لحاظ روانی به سمت فروپاشی می برند ،این گروه در پایان می گویند که برا ی بازگشت به شهر خود نیازمند کرایه هستند و از شما یاری می جویند .در این متد بر خورداری از کیسه فریزر محتوی نسخه و کپسولهای غول آسا الزامی و داشتن پرونده آزادی از زندان جز برتری ها محسوب می شود.
دسته دیگری از گداها ،گداهای سرویس در محل یا دلیوری سرویس هستند . این دسته با مراجعه به محل زندگی یا کسب شما وبا در دست داشتن فناوری اسفند دود کردن این توان را دارند که طی مدت زمان کوتاهی از محل کسب شما جهنمی از دود بسازند و تمام مشتریان شما را متواری و شما را به ورطه تباهی بکشانند.
بخش دیگری از گدایان ،جامعه فرهنگی و هنری گدایان هستند ،این گروه به شدت دارای روحیات لطیف و هنرمندانه هستند و شامل نوازندگان ، خوانندگان، گروه اجرای حرکات موزون و مداحان می شوند.این دسته با اجرای کنسرت ها ی خیابانی و اجرای سمفونی های معروف از جمله نازی جون، الهه نازو چه خوشگل شدی امشب، عابران خاصه  زوج عابران جوان را تحت تاثیر روانی قرار داده و آنها را در پیوند با ترانه اجرا شده به سمت همزاد پنداری با مفاهیم ترانه سوق می دهند.بخش مذهبی این دسته نیز با امکاناتی هم چون بلندگو ، پارچه سبز و سیخ به جای ذوالفقارو دو کودک  ۱۸سال حمام ندیده در نقش طفلا ن مسلم به نمایشهای  موسوم به تعزیه می پردازند .این نوع نمایش نیازمند امکانات و کارکترهای زیادیست  و در غیر این صورت شخص گدا بایستی شخصا در نقش حر،یزید، معاویه، شمرو اسب حضرت عباس به ایفای نقش بپردازد و متحمل فشار زیادی خواهد شد.
به این سبب که کشور ما در زمینه جذب توریست و گردشگر گامهای موفقیت آمیزی برداشته است ،بخش بزرگی از گدایان را گدایان مهاجر تشکیل می دهند این گدایان با تهیه ویزای کار وتفریح  ایران از کشورهایی همچون پاکستان ، بنگلادش،عراق و هند به ایران مها جرت می نمایند .آگاهان اقتصادی معتقدند این مهاجران سهم بزرگی در ورود ارز به کشور دارند.شاخصه این دسته به خصوص در جنس زن صورت های قهوه ای ،لب های سیاه و صورت های منجوق و پولک دوزی شده است .این زنان محبوبیت فراوانی بین پیک های موتوری و فروشندگان چهار راه مخبر الدوله و لاله زار دارند این فروشندگان برای برقراری ارتباطهای خاص با این زنان با یکدیگر رقابتهای بعضا خونینی دارند.

دولت چندی پیش تصمیم گرفت "طرح جمع آوری متکدیان" را اجرا نماید و شروع به دستگیری و انتقال متکدیان به مراکز بهزیستی نمود ولی خیلی زود دریافت که بایستی تمام ظرفیت مراکز بهزیستی ، مراکز توانبخشی ، زندان ها ،مراکز باز پروری مدارس و...را به اسکان متکدیان اختصاص دهد .بنابراین نتیجه گرفت که جمع آوری افرادی که به مشاغل شریف اهتمام می ورزند به مراتب کار ساده تریست زیرا که تعدادشان به مراتب از گدایان کمتر می نمود.
توصیه ها
۱-در مواجهه با گدایان هیچ گاه نکوشید شخص گدا را سرزنش کنید یا او را به یک کار شرافتمندانه توصیه کنید زیرا دیده شده در برخی گونه های گدا در این صورت گدا از کوره در رفته و به خشونت متوسل شده و با ابزارهایی هم چون عصا ، بلند گو، ویلون یا پای مصنوعی به سمت فرد حمله کرده و وی را مضروب کرده است.
۲- اگر قصد دارید به گدا کمک کنید سعی کنید میزان کمک شما با نرخ تورم همخوانی داشته باشد در این زمینه وجود یک شورای صنفی برای این حرفه ضروری می نماید تا حداقل میزان کمک را تعیین وتعرفه کمک در زیر مجموعه های تخصصی این شغل را تعریف نماید
۳-با توجه به اینکه دولت نشان داده است که در زمینه اشتغال نا موفق عمل کرده است و از طرفی زمینه نیروی انسانی جوان و مستعد برای تصدی مشاغل مختلف در حوزه تکدی گری مناسب است ضروری می نماید دولت با ایجاد دوره های علمی کاربردی نقش متولی را در ساماندهی این حرفه  ایفا نماید و این عرصه را از سیطره باندهای مافیایی خارج و به دولت ضمیمه کند و یا با تا سیس یک شرکت سهامی عام مردم را نیز در سود آن شریک و در رونق بورس نیز کوشا باشد.

ترانه آزادی

انتظار

"خواب دیده بودم بالای کوهی بلندم.
بالشِ کنارِ سرم خالی بود
ملحفه بوی ماه می‌داد
آمدم که بیایم، صبح شده بود
صبحِ روزِ جمعه‌ی فرهاد،
پرسه‌گردی در کوچه خوانده بود:
"انگار که موش‌خورده شناسنامه‌ی من!"
کنار پرده‌ی توری
یک سینی، دو استکان، حبه‌های قند،
و ...
- خانم سیگارِ ... مرا ندیدی!
همینجا بالای رَف، کنار کتابخانه بود
خدایا پس کی شنبه خواهد شد!
"

نماهنگ

یکی از جدید ترین برنامه های متنوع و شگفتی آور تلویزیون ترکیب تصاویر شادمانی مردم در  خلال مراسم افتتا حیه و مسابقات جام جهانی در آلمان با تصاویر رنج و مصیبت مردم نوار غزه است به همراه موسیقی متن : برخیز ای مسلمان !! بهر نجات قرآن ...
آدمی حیرت می کند از اینکه برای تحریک کردن احساسات مردم دیگر ابزاری مانده که استفاده نشده باشد؟؟

گره کور

این روزها فلسطین و اسراییل شاهد روزهای پر آشوب و پر حادثه ایست ،در پی حمله چریکهای شاخه نظامی حماس به یک پادگان سربازان اسراییل در آنسوی دیوار ما بین و کشتن تعدادی نظامی و به گروگان گرفتن یک سرباز 19 ساله اسراییلی ، ارتش اسراییل از زمین ، دریا و هوا نوار غزه را آماج حملات موشکی و بمباران خود قرار داد.بمباران دفتر اسماعیل هنیه و بازداشت بیش از 80 تن از اعضای دولت و مجلس فلسطین اقدامی بود که شگفتی بسیاری را بر انگیخت هر چند اسراییل قبلا اعلام کرده بود در صورت اقدامات عملیاتی حماس ، جهاد اسلامی و گردانهای عزالدین قسام و الاقصی حق هرگونه واکنش را برای خود محفوظ می دارد ولی این عکس العمل اسراییل در این سطح و با این شدت موجب حیرت بسیاری از جمله بخشی از افکار عمومی خود اسراییل گردید.

به نظر میرسد دولت ایهود المرت می کوشد تا با بالا بردن هزینه اقدامات فلسطینیان افکار عمومی اعراب را بر خلاف این اقدامات بشوراند .از سوی دیگر اسراییل با شکستن دیوار صوتی بر سر کاخ ریاست جمهوری سوریه خط ونشان پر رنگی برای اسد به عنوان میزبان خالد مشعل کشید .

منازعه اسراییل و فلسطینیان با پیروزی حماس وارد مرحله تازه ای شد هر چند بسیاری بر این باورند که پیروزی حماس به منزله شکستی برای اسراییل بود ولی واقع امر آنست که اسراییل کوشید تا با مقصر جلوه دادن حماس از سویی که به انزوای جهانی آن انجامید و از سوی دیگر با دامن زدن اختلاف بین سران حماس و جنبش الفتح  بیشینه استفاده را از روی کار آمدن رادیکالهای حماس بکند. کمترین دستاورد اسراییل تا کنون اصرار محمود عباس بر برگزاری رفراندوم بر سر به رسمیت شناختن اسراییل است.

در مجموع به نظر می رسد اسراییل آنچنان از روی کار آمدن حماس نا خشنود نیست چرا که تنها دولتی که علنا از مبارزه مسلحانه علیه اسراییل جانبداری می کند حماس است از سویی مردم فلسطین تاب تحریم و وضع بد اقتصادی یا قطع آب و برق را ندارند  و تنها گزیر ناگزیر برای سران حماس به رسمیت شناختن دشمن خود به عنوان یک همسایه است .

جیره خواران

خب ، بحمدلله والمنه شعار دولت کریمه مبنی بر آوردن پول نفت بر سفره های مردم تحقق یافت و از نیمه دوم سال جاری شاهد یکی از نمودهای بارز حضور پول نفت بر سر سفره های مردم یعنی ،جیره بندی بنزین خواهیم بود.

خداوند ارحم اراحمین از آنجا که لطف خاصی به این ملک  پهناور داشته اقسام مختلف منابع زیر زمینی و رو زمینی را در این سرزمین به ودیعت گذاشته و جایی در این دیار نیست که پس از کندن 10 متر به کانی یا سیالی نرسد ، یکی از موهبتهای الهی که ایکاش خداوند عالم ایرانیان را از وجود آن محروم می کرد تا مجبور باشند مانند همه مردم سخت کوش و آبرومند جهان کار کنند و از عرق و بازوی خویش ملک خود را بسازند "نفت" است ، همان نفتی که اگر برای هر کجای دنیا خوشی و رفاه به ارمغان آورده باشد برای ما به جز سیه روزی و استبداد و تنبلی هیچ نداشته . این صد ساله اکتشاف نفت در ایران ، تاریخی است که جای جای آن مرثیه ای برای این سرزمین تازیانه دیده است. 

ایران به لحاظ بر خورداری از منابع نفت جایگاه دوم را در دنیا داراست ولی افسوس که ایرانیان 100 سال است که این میراث را از دهها متر زیر زمین بیرون می کشند و به بشکه ها میریزند و می فروشند و از مواجب آن چند دلاری می گیرند تا از گرسنگی نمیرند ، در این صد سال هیچ تغییری در این معادله پدید نیامده  که هیچ بلکه وابستگی ما به این خود فروشی بیشتر و بیشتر نیز شده است .

یک لحظه تصور کنیم با ساز وکاری غیر قابل پیش بینی  نتوانیم نفت زیر پایمان را بفروشیم یا خریداری برای آن  نباشد چند روز می توانیم زنده بمانیم ؟ اگر از گرسنگی نمیریم همان به که از خجالت بمیریم که قرنهاست نه تنها نتوانسته ایم خود را از کمند وابستگی به آن خارج کنیم و از قِبل ثروت به کف آمده جایگاهی برای خود بسازیم بلکه در همان صنعت نفت نیز که صنعت مادر در این کشور است نیز ،هیچ نشده ایم و امروز به آنجا رسیده ایم که باید مانند کشورهای هیچ ندار و تیره بخت بنزین را  قطره  قطره وجیره بندی کنیم ....چرا؟ چون توانایی و شعور ساخت 4 پالایشگاه را نداشته ایم  ،چون در این سرزمین همیشه معده بیش از مغز فعالیت کرده ، چون ترجیح دادیم دلارهای نفتی بینوا و بی صاحب را به این و آن ببخشیم و در صنایعی سرمایه گذاری کنیم که خود نیز می دانیم یک ریال نیز باز دهی ندارد ولی آنقدر دور اندیشی نداشته ایم که همین ابزار به ظاهر برتری یعنی نفت دقیقا همان پاشنه آشیل ماست پس بیهوده دنیا را به تهدید نگیریم که اگر ما را تحریم کنید ما نیز فلان میکنیم و چنان . خود نیز می دانیم که اگر نفتمان را نخرند هیچ غلطی نمی توانیم بکنیم .30% تا 40% بنزین را وارد میکنیم ، چیزی قریب 5 میلیارد دلار در سال ، حال که می خواهیم وارد نکنیم این فاجعه در شرف وقوع است که شاید امروز کسی آنرا حدس نزند، حال خود بیندیشد اگرجیره 40 میلیاردی دلارهای نفتی قطع شود چه سرنوشتی در انتظار است؟

ژست نروژ و کویت را گرفتیم که بعللللله ما هم دور اندیشیم و صندوق ذخیره ارزی علم کردیم ولی یک روز در میان کسی برای آن دندان تیز کرد که ما هم شریکیم و ما هم بازی.

به هر حال این مردم ، مردم ژتون خوار و جیره خوارند ، عادت به آب باریکه دارند ، سالهاست که اینگونه زندگی کرده اند ، عادت دارند برای پنیر و روغن و نان و آب و...صف بکشند و چشم بدوزند .

این بار از فرط دور اندیشی مدیرانمان میلیونها ماشین تولید کردیم ، بعد دیدیم این آهنهای متحرک بنزین می خورند و دود می کنند بعد گفتیم یک روز در میان بیرون بیایید ، بعد گفتیم  اصلا بیرون نیایید و حال ظاهرا تصمیم بر آنست که بنزین جیره بنده و دو نرخی شود  چند قطره ای حما یتی و یارانه ای ! و مازاد بر آن با چند برابر قیمت فعلی نمی دانم کارگزاران این طرح به میلیونها نفری که بازهم به خاطر سوءمدیریت   سیستم بیکار مانده و ماشین دست چندمی خریده و به زحمت لقمه نانی برای فرزندان خود می آورند کرده اند یاخیر ....بعید می دانم ...بعید.

 

*قانون


"در کودکی بر روی درختی پیله کرم ابریشمی را که نزدیک زمان خروج پروانه بود دیدم. کمی منتظر ماندم و چون طول کشید تصمیم گرفتم به این کار شتاب بدهم. با حرارت دهانم پیله را گرم کردم تا پروانه خروج خود را آغاز کرد اما بالهایش هنوز بسته بود و لحظاتی بعد مرد..."
 " بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود اما من انتظار کشیدن را نمی دانستم.  آن جنازه کوچک تا به امروز یکی از سنگین ترین بارها بر روی وجدانم بوده اما باعث شد بفهمم که فقط یک گناه کبیره حقیقی وجود دارد یعنی فشار آوردن بر قوانین هستی. "

 

کازانتاکیس