ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

این حکایت نا تمام

شاید بتوان به جرات بر این نکته تاکید کرد که در جامعه ایرانی یکی از بارزترین نمودهای ناهنجاری؛ تقابل وتضاد میان آموزه های سنتی و رهیافت های مدرن است.مولفه های سنتی آنچنان ریشه محکمی در ذهن وفرهنگ  ایرانی دارد که غالبا امکان هر گونه نقد و نظر را بر خود مسدود می نماینداز سویی سیر سریع ورود شاخص های فرهنگی مدرن این دو را در آوردگاهی خونین رویاروی یکدیگر قرار داده است.

ایران با وجود اینکه قریب یکصد سال از ورود به دوران تازه فرهنگی وعلمی را پشت سر می گذارد ولی به دلیل اختلاط و امتزاج فرهنگ سنتی و نظر گاههای دینی در فاصله گرفتن از فرهنگ سنتی بسیار مقاوم وکند بوده است کما اینکه در اهم موارد  رستنگاه آداب سنتی در مذهب بوده و مذهب به عنوان سپر محافظی همواره این نوع سنن را یاری کرده است.

حال در جامعه امروز ایران که قریب سی وچند میلیون جوان زیر سی سال در آن زندگی می کنند و اغلب آنان از سطح سواد متوسط و بالاتر برخودارند نرم نرمک مولودی به نام نو گرایی استخوان می ترکاند و خود را قد و قامت سنت های چند هزار ساله می نماید.هر چند ورود به عرصه مدرنیسم واقعیتی گریز ناپذیر برای تمامی فرهنگهای راکد و ساکن است و لی گذار در این رنسانس بی شک ناهنجاریها و معضلاتی را پیا مد خواهد داشت.

به عنوان مثال یکی از نمودهای روشن تضادهای جاری ؛معادلات حاکم بر روابط اجتماعیست. جامعه جوان امروز ایران به سرعت و با ولع بسیار پدیده ای وارداتی به نام "دوست دختر" یا "دوست پسر " را پذیرفته  است و جالب اینجاست که حکومت نیز با وجود عدم تطابق این پدیده با ارزشهای معروفش ؛ و تنها به خاطر قوت و قدرت این واقعیت با آن ناگزیر کنار آمده است. این سوی مدرن سکه است اما اگر به آنسوی سنتی نیز بنگریم خالی از لطف نیست :

غالب پسرهای ایرانی که بعضا زیر ابرو هم بر می دارند و ریش و سبیل قیطانی می گذارند و در سال دست کم با ده ها دخترارتباط دارند همواره مدل آرمانی برای ازدواجشان را دختران چشم و گوش بسته  (و چه بهتر چادر ی) می دانند .آنها معتقدند هرگز دختری که قبل از ازدواج با دیگران ارتباط داشته گزینه ای مناسب برای زندگی مشترک نیست و برای اثبات ادعایشان نیز دلایل شهودی ارایه می دهند.

جالب اینجاست که دختران   خود را قربانیان تاریخی سنت های غلط می دانند و همواره از هر نوع باید و نبایدی گریزان و نالان می نمایند آنان در ارتباطات پیش از ازدواج خود همواره از خویشتن تصویری مدرن ؛نو اندیش و عقل گرا ارایه می دهند و با توسل به این تصویر  هر نوع مطالبه ای را به منزله یوغ بندگی ومنحصر کننده آزادیهای انسانی و مسلم خویش می پندارند!حال آنکه کمی بعدتر در سناریو ی ازدواج با مطالبه "مهریه"! های کلان و کروری خود را کالاوار به مزایده عام می گذارند!

از این نمونه های پارادکس میان سنت و تجدد در حوزه فرهنگ بسیارند .

......گاه با نگاه بر بامهای این شهر که همه با ابزارهای دریافت امواج خارجی فرش شده به این نتیجه مستقیم می رسیم که  فرهنگ  بر بالهای امواج بی محابا و قدرتمند سپاهیان تازه نفس خود را به رزمگاه کهنه سواران سنت  می فرستد که بازو در بازو افکنند و پشت بر خاک مالند.

تا کبوترانِ کوهی از دامنه‌ی رویاها به لانه برگردند.

اشتباه از ما بود
اشتباه از ما بود که خوابِ سرچشمه را در خیالِ پیاله می‌دیدیم
دستهامان خالی
دلهامان پُر
گفتگوهامان مثلا یعنی ما!
کاش می‌دانستیم
هیچ پروانه‌ای پریروز پیلگیِ خویش را به یاد نمی‌آورد.


حالا مهم نیست که تشنه به رویای آب می‌میریم
از خانه که می‌آئی
یک دستمال سفید، پاکتی سیگار، گزینه شعر فروغ،
و تحملی طولانی بیاور
احتمالِ گریستنِ ما بسیار است!

همه راست می‌گویند

ما هرگز فرصت نمی‌کنیم
تحمل از کوه وُ
صبوری از آسمان بیاموزیم.
حالا سال‌هاست که دیگر ما
شبیه خودمان هم از خوابِ نان و خستگی
به خانه برنمی‌گردیم،
ما ملاحتِ یک تبسمِ بی‌دلیل را حتی
از یادِ زندگی برده‌ایم.


کاری نمی‌شود کرد،
کبوتر دور وُ
کلمه تاریک وُ
زندگی، عطرِ غلیظ کبریت سوخته‌ای است
که دیگر برای این چراغِ بی‌چرا مُرده
کاری نخواهد کرد.
حالا هی بی‌خودی بگو چرا خوابت نمی‌آید!
می‌گویم خوابم نمی‌آید
نگاه می‌کنی
ساعت پنج‌ونیم صبح سه‌شنبه است،
فقط سکوت، سوال، ماه
پَرده، خستگی، ملال.
احساس می‌کنی از گفت‌وگوی بُریده‌بُریده‌ی دیگران
چیزِ روشنی دست‌گیرِ این شبِ شکسته نمی‌شود!


شناسنامه‌ام را ورق می‌زنم،
جویده‌جویده چیزی به یاد می‌آورم،
سال‌ها پیش
مرا به دریا بردند
گفتند همین‌جا
رو به قبله‌ی گریه‌های بلندِ باد بنشین و
ذره‌ذره و بی‌چرا بمیر!
و من مرده بودم
او مرده بود
و دیگر او
هرگز به آن گهواره‌ی شکسته باز نیامد.

باید یک‌جایی همین اطرافِ‌ آشنا باشی

شب احتمالا
اتفاقی تازه از ادامه‌ی روز است.

سکوتِ جایزِ آدمی یعنی چه؟!
درد ادامه دارد هنوز
تحمل دریا و صبوری آدمی نیز،
و تعبیرِ کتابی سربسته که می‌گویند
از رازِ نور ... گشوده خواهد شد.
چارچوب‌های شکسته‌ی این کوچه،
در حقیقت داستانِ یک زندگی‌ست.
چاره‌ای نیست
می‌رویم تا در فهمِ فانوس ... خوانا شویم
کمی بخوابیم
و صبحِ روزی دیگر
دوباره دریابیم که شب احتمالا
اتفاقی تازه در ادامه‌ی روز است!
                                                  ****
اگر این رود بداند
که من چقدر بی‌چراغ
از چَم و خَمِ این شبِ خسته گذشته‌ام
به خدا عصبانی می‌شود
می‌رود ماه را از آسمان می‌چیند.


اگر این ماه بداند
که من چقدر بی‌آسمان و ستاره زیسته‌ام
یعنی زندگی کرده‌ام ...،
اگر این پرستو بداند
که من چقدر ترا دوست می‌دارم
به خدا زمین از رفتنِ این همه دایره باز ... باز می‌ماند!


چه دیر آمدی حالایِ صدهزار ساله‌ی من!
من این نیستم که بوده‌ام
او که من بود آن همه سال
رفته زیر سایه‌ی آن بیدِ بی‌نشان مُرده است.


یه لحظه چشماتو ببند....آرووووم.....حالا یواش برگرد به ۷سالگیت...حالا فکر کن یه جعبه مداد رنگی جلوته میخوای ۷ سالگیتو امروز رنگ کنی کدوم مداد ر و بر میداری؟

عراقی فردا به قانون خود رای می دهد

ملت عراق برای رای به قانون اساسی تازه شان فردا به پای صندوق های رای خواهند رفت .
شاید  این روند برای کسانی که مدعیند دموکراسی از کوله بار سرباز خارجی و حق از لوله تفنگ اجنبی بیرون نمی آید هرگز خوشایند نباشد ولی به هر روی واقعیت این است که عراق تحت حاکمیت ۳دهه ای رژیم صدام حسین امروز و پس از سال ۳ سال رهایی از سایه شوم رژیم خونخوار و سرکوبگرش آرام آرام و علیرغم موانع و عوامل بازدارنده  به ساحل صلاح و فلاح نزدیک می گردد .شاید برای ایرانیانی که هر روز فقط اخبار انفجار و کشتارهای تروریستی را می شنوند جالب باشد که در عراق امروز مسلمان و مسیحی کمونیست و غرب گرا کرد و عرب همه و همه برای آینده عراق صاحب اراده و تصمیمند این آن روی سکه ایست که در بوق و کرنا میشنویم.
بد نیست نگاهی گذرا به چند بند از پیش نویس قانون اساسی نوین عراق بیندازیم:
ماده 1
جمهوری عراق کشوری مستقل و دارای حاکمیت است که نظام حکومتی آن جمهوری پارلمانی دمکراتیک و فدرال است .
ماده 4
1 ـ زبان عربی و کردی زبان های رسمی عراق هستند و عراقی ها حق دارند طبق اصول آموزش زبانهای مادری مانند ترکمنی یا سریانی ارمنی یا هر زبان دیگری را در موسسه های آموزشی دولتی یا خصوصی به فرزندان خود آموزش دهند
ماده 15
هر فردی حق برخورداری از زندگی , امنیت وآزادی دارد و محرومیت وی دراین حقوق یامحدود نمودن حقوق وی براساسا قانون وحکم صادره ازمقامات قضایی ذیربط جایز نیست .
الف : آزادی و کرامت انسان محفوظ است .
1 ـ ب : بازداشت یا بازجویی از افراد فقط بر اساس حکم قضایی امکان پذیر است .
2 ـ ج : هر نوع شکنجه جسمی و روحی و رفتار غیرانسانی ممنوع است و اعترافاتی که به زور یااز طریق تهدید یا شکنجه به دست آید , اعتبار ندارد. شخصی که براثر چنین رفتارهایی متضرر شده است تواند غرامت وخسارات مادی یامعنوی را که به وی وارد شده است , طبق قانون طلب کند.
2 ـ حکومت در برابر احیا فکری , سیاسی یا امنیتی از افرادحمایت می کند.
3 ـ کار اجباری , بردگی , تجارت برده , تجارت زنان و تجارت انسان بااهداف جنسی ممنوع است .
ماده 36
حکومت بطوری که به نظم و آداب عمومی لطمه واردنکند امور زیر را برعهده دارد.
1 ـ آزادی بیان اندیشه با همه ابزار .
2 ـ آزادی مطبوعات , چاپ , نشر و رسانه ها .
3 ـ آزادی تجمع و تظاهرات مسالمت آمیزکه براساس قانون سازماندهی می شود.
ماده 37
1 ـ آزادی تاسیس جمعیت ها و احزاب سیاسی یاپیوستن به آنها تضمین شده است و در قانونی سازماندهی می شود.
2 ـ اجبار افراد برای پیوستن به حزب , جمعیت یا یک تشکل سیاسی یاواداشتن او به ادامه عضویت در آن ممنوع است .
ماده 38
آزادی ارتباطات و مراسلات پستی , تلگرافی , تلفنی و الکترونیکی تضمین شده است و نظارت بران , شنود یا افشای آنها مگر با حکم قضایی و در مواردی که ضرورت قانونی و امنیتی داشته باشد جایز نیست .
ماده 39
مردم عراق می توانند آزادانه مشخصات فردی خود را طبق دین , مذهب , اعتقاد یا انتخاب خود حفظ کنند.
ماده 40
هرفردی آزادی اندیشه و عقیده دارد.
ماده 41
1 ـ پیروان هر دین یا مذهبی در موارد زیر آزادی دارند .
1 ـ الف : شعائر دینی از جمله مراسم حسینی .
1 ـ ب : اداره اوقاف وامور آن و نهادهای دینی که براساس قانون سازماندهی می شود.
2 ـ حکومت آزادی عبادت و محافظت از اماکن آن را تضمین می کند.
ماده 42
1 ـ هرعراقی آزادی نقل و انتقال و سفر و سکونت در داخل و خارج عراق را دارد.
2 ـ تبعید شهروندعراقی یا اخراج و محروم کردن وی از بازگشت به وطن ممنوع است .
ماده 43
1 ـ حکومت برتقویت نقش نهادهای جامعه مدنی و حمایت و توسعه ومستقل کردن آنها بطوری که با ابزارهای مسالمت آمیز برای تحقق اهداف مشروع آن هماهنگی داشته باشد تاکید دارد. این امر در قانونی سازماندهی می شود.
2 ـ حکومت بر رشد و ترقی قبایل و عشایر عراق تاکید دارد و به امور آنها به طوری که با دین , قانون و تقویت ارزشهای والای انسانی و کمک به پیشرفت جامعه هماهنگ باشد , توجه می کند و از عرف های عشایر که با حقوق انسان منافات دارد جلوگیری به عمل می آورد.
ماده 44
هر فردی حق دارد از همه حقوق ذکر شده در معاهدات و توافق نامه های بین المللی مربوط به حقوق بشر که عراق آنها را پذیرفته است و با این قانون اساسی منافاتی ندارد برخوردار شود.
ماده 45
اجرای حقوق و آزادی های وارده دراین قانون اساسی فقط براساس قانون محدود می شود بطوری که این محدودیت به اصل آزادی یا حق لطمه ای وارد نکند
..................
...........................
......................................
این قانون اساسی پس از کسب موافقت مردم در همه پرسی و انتشار آن در روزنامه رسمی و تشکیل دولت براساس آن , نافذ است .