ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

آقا ما خیلی مخمون فعالیت میکنه فقط حق ما رو خوردن ! به پیر خوردن ! به پیغمبر خوردن! میگید نه؟ اینجا رو ببینید ......حداقل مطمئنم این بابا عقلش بیشتر از عباس عبدی و دار ودستش می رسه!

 

آن فلان زا !

زیست شناسها به شدت نگران این واقعیت هستند که ویروس H5N1(ویروس مولد آنفلوآنزای پرندگان)بتواند با جهش ژنتیکی ؛ هوشمند شده و قابل سرایت از انسان به انسان شود.

 ولی من یقین دارم این ویروس از همون روز اول  هوشمند بوده .میگی نه؟ یه نقشه جهان بذار روبروت .

کاملا می بینی که بیماری ایران رو دور زده ولی حتی یه پرنده هم به ایران نیومده!جل اللخالق! پرنده های مریض اولین بار توی جنوب شرق آسیا  دیده شدن  بعد یواش یواش اومدن به سمت چین و روسیه بعد هم همه ترکیه  و بعد رومانی و بلغارستان. همزمان نمونه های بیمار توی افغانستان و شمال عراق هم دیده شد .امروز هم جمهوری آذربایجان ؛ایتالیا و یونان هم اعلام کردند نمونه های مشکوک یافته شده مبتلا به H5N1 هستند. دیروز هم چند مورد در اندونزی و حتی نیجریه دیده شدند. حالا چرا میگم این ویروس هوشمند شده؟ آهان! ببین ایران نزدیک 4000 کیلومتر مرز مشترک با کشورهایی داره که اونها به طور قطع و یقین موارد بیماری رو ثبت کردند . حالا چطور ممکنه یه ویروس " بی شعور " باشه و اونوقت به ایران وارد نشده باشه . حقا که ویروس هوشمندیه !حکما می دونه که کشور ما مثله بقیه کشورها همین جور مملکت الا بختکی که نیست. شک نکن که هر پرنده ای که از ایران به هر کجای دنیا می پره به همه پرنده های دنیا میگه که ایرانیا واکسن ماکسن نمیزنن ولی یه چیز دارن که از هر واکسنی بدتره و اون معنویته! فقط کافیه که یک مرغ خارجی مریض بخواد بالش به این مملکت برسه .همه ایرانیها یکصدا بهش حمله می کنند و باهاش کاری می کنن که هزار بار آرزو کنه که ای کاش تخم می موند. در ثانی آنفولانزا که چیزی نیست اگر ایدز مرغی  هم بیاد ایرانیها اونو با خفت  نابود میکنند  . من که بوی موساد رو از این قائله دارم استشمام می کنم ! تو چی؟

یک فنجان اورانیوم داغ

 

در سرنوشت هر ملت بعضی روزها "روزهای سرنوشته".امروزدوم فوریه2006 هم یکی از این روزها برای ملت ماست.

شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی امروز طی نشست فوق العاده خود در مورد ارجاع پرونده اتمی ایران به "شورای امنیت ملل متحد"تصمیم گیری خواهد کرد.

امروز از آن جهت دارای اهمیت فوق العاده است که می تواند آغاز گر فصل تازه ای برای مردم و حکومت گران ایران باشد.تعبیر "دهکده جهانی "که چند سا لیست در روابط بین الملل اهمیت یافته تا چندی دیگر برای ما رخنمایی خواهد کرد. در دنیای امروز هر تفکر و ایدئولوژی که معتقد باشد که به تنهایی ودر تقابل با دنیای بیرون قادر به ادامه مسیر خواهد بود محکوم به شکست است.

ساعت شنی تحولات هسته ای ایران روز به روز پرتر وپرتر میشود.در دوران صدارت محمد خاتمی؛ دنیای بیرون-منهای ایالات متحده- می اندیشید که شاید تا حدی بتوان با دادن امتیازهای اقتصادی و دیپلماتیک ایران را از مقاصد  هسته ای خود منصرف کرد از این رو تروئیکای اروپایی بیش از دو سال را صرف مذاکرات دیپلماتیک کرد ولی با انتخاب محمود احمدی نژاد و موضع گیریهای بسیار رادیکال وی در مواجهه با غرب آنان نیز دریافتند که جمهوری اسلامی هرگز نمی خواهد از اهداف اتمی خود چشم پوشی کند.

شعار حذف اسراییل از نقشه جهان ؛به چالش کشیدن یهودی کشی در زمان آلمان هیتلری و خط ونشان کشیدنهای پیاپی برای غرب ؛قدرتهای سیاسی و اقتصادی دنیا را بی درنگ بر آن داشت تا بر روی نقشه جهان مرزهای ایران را با ماژیک قرمز پررنگ کنند.

غرب معتقد است که یک گروه ایدئولوژیک کوچک با منابع محدود مالی همچون القاعده توانسته به راحتی  نظام امنیتی جهان را مختل کند و اگر یک کشور با شعارهای غرب ستیزانه به اسلحه اتمی دست یابد هرگز دنیا روی آرامش را نخواهد دید.

اما در داخل؛ ایران در طی همه این تحولات می کوشید تا با ایجاد پایگاه مردمی به ساخت نوعی "غرور ملی هسته ای" اقدام کند .سناریویی که می کو شید تبلیغ کند ما توان اتمی را "خود "به دست آورده ایم و هرگز از "حق مسلم" خود کوتاه نمی آییم .جالب اینجا بود که آن عده ای که از به دست آوردن "فناوری صلح آمیز هسته ای"سرخوش و مغرورند هرگز از خود نپرسیدند که فرق این تکنولو‍‍ژی که ما به دست آورده ایم با تکنولوژیهای دیگری که به دست نیاوردیم و اصلا هم از به دست آوردنشان ناراحت نیستیم چیست؟مثلا ما تکنولو‍ژی ساخت یک شلوار با کیفیت را نداریم و خیلی راحت و با گردن افراخته آنرا از ترکیه و چین وارد می کنیم ولی موقعی که دنیا به ما می گوید که برای اعتماد سازی اورانیم غنی شده را از روسیه وارد کن رگ غرورمان بالا می زند که نه! ما همه چیز را در داخل تولید می کنیم .

به هر روی وبا هر سازو کاری به نظر می رسد غرب تمام تلاش خود را به کار گرفته تاپرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع نماید ودر این میان بزرگترین شرکا- یا منتفعین اقتصادی- ایران یعنی چین و روسیه نیز با کمی ناز و کرشمه و به دلیل اقتصاد به شدت محتاجشان به غرب با آنان همراه شدند و نمک ایران را خورده و به ریش صاحبان نمکدان هم خندیدند.به هر حال چه پرونده ایران در شورای امنیت محکوم شود یا نه ایران آینده آبستن حوادث و تحولات بسیاری خوهاد بود .تحولاتی که به یقین ودر هر صورتی برای مردم ایران روزهای راحتی را نوید نمی دهد.

باران

   این روزا بارون که میومد هی یاد اونوقتا می افتادم مثه اون مو قع ها میرفتم لب پنجره ولی روبروم دیگه یه دیواره سیمانیه بلنده.

   به بچگی که فکر می کنم رنگها تو خیالم ملایم می شن ....تصویر بچگیها خیلی آرومه....خیلی

باز باران، با ترانه،

     با گهرهای فراوان، می خورد بر بام خانه؛

             یادم آرد، روز باران، گردش یک روز دیرین، خوب و شیرین... کودکی ده ساله بودم،

 شاد و خرم، نرم و نازک، چست و چابک...

                                     کودکی ده ساله بودم، کودکانه، کودکانه، کودکانه...