ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

شرم بر شما باد

یادمه یه جایی می خوندم بالزاک وقتی بابا گوریو رو می نوشت وقتی رسید به ته قصه بر سر خود میزد و شیون کنان فریاد می کشید که بابا گوریو مرد
یا وقتی که داشتند فیلم ژاندارک رو  می ساختند لحظه سوزاندن ژاندارک همه عوامل سازنده فیلم گریه می کردند
کوین کارتر یه عکاس خبری بزرگ بود یه بار زمانی که توی آفریقارفته بود تا از گرسنه های سومالی عکس بگیره  توی مدتی که داشت لنز دوربینشو رو روی یک کودک تنظیم میکرد همون موقع یه لاشخور بچه رو  میخوره......ازون به بعد کوین کارتر افسرده شد و یک سال بعد خودشو رو کشت 

                


شاملو سال 63 توی شعری میگه:
سلاخی زار می گریست
به قناری کوچکی دل باخته بود
این شعر رو همه میدونن که شاملو واسه کیا گفته
آدم با دیدن عکس یه چیزایی تو دنیا اگه از شرم انسان بودن بمیره جای تعجب نیست

             

برای شاملو



 ۷سال پیش تازه یه کم شاملو رو میفهمیدم .توی شعرش عصیان بود ...فریاد بود....احساس می کردم یه "مرد "داره شعر میگه..........شعر شاملو واسم استواری می آورد ...همیشه ازخودم می پرسیدم مگه می شه یه کلام هم اونقد لطیف و آهنگین باشه که بتونی با چشم ببینیش هم اونقد خشن و برنده که بتونه سنگ رو بشکنه....شاملو برام دلنشین بود....وقتی میگفت:
نه!هرگز شب را باور نکردم
چرا که
در فراسوهای دهلیزش
به امید دریچه ای
دل بسته بودم
 یا اونجایی که می گفت:
"ای کاش عشق را زبان سخن بود
آن را که میگوید دوستت می دارم
دل اند ه گین شبی است
که مهتاب اش را می جوید"
...هر کی شاملو رو بخونه بی تردید می فهمه شاملو یه نابغه ادبیاته......شاملو در حد لورکا س...بلکه وا لاتر...حیف که تو همون روزهایی که سوار بر شعر شاملو می رفتم بالای آرزوهام دست اجل به شاملو بال "پرواز بخشید...شاملو رفت...آخ که چقدر حیف بود این "مرد
شاملو رو در سکوت دفنش کردن
در اانزوا
تنها
شاملو که وجودش؛کلامش؛شعرش  معنای درد بود
مرگ را سرودی کرد
چنان شکوهمند و بلند آواز داد
که بهار
.......
همانا که خود میگفت:
حاشا!حاشا که از مرگ هراسیده باشم....
شاملو را همه به کناری راندند به زندان انداختند 
چرا شاملو را نباید می شنیدیم ؟چون شاملو جز فریاد نبود؟
چون نمیخواست نوحه بخواند؟
چون خود را به تاراج حکام نسپرد؟
چون میخواست هر کسی از خود بارویی پی افکند؟
شاملو رفت مثله بقیه          
 گلشیری
رحمانی
همه رفتن ....
هر تاریخی نمیتونه  شاملو داشته باشه و وای بر ما که این چنین مردان سرزمینمان را غبار گونه به فراموشی می سپاریم
ما فریاد میزدیم چراغ!چراغ!
و ایشان در نمی یافتند .
سیاهی ی چشم شان
سپیدی کدری بود اسفنج وار
شکافته
لایه بر لایه
شباهت برده از جسمیت مغزشان
گناهیشان نبود
از جَنَمی دیگر بودند
                                       


                                  

سه کبریت

سه کبریت یکی بعد از دیگری در شب روشن شده است
اولی، برای دیدن چهره‌ی کامل تو
دومی، برای دیدن چشم‌هایت
آخری، برای دیدن دهانت
و تاریکی محض برای یادآوری همه‌ی این‌ها‌
و فشردنت در میان بازوانم

سرزمین گوجه‌های سبز- هرتا مولر

کاری نمی‌توانید بکنید. بعضی بچه‌ها فقیر اند، چون پدر و مادری ندارند و بعضی دیگر فقیر اند، چون پدر و مادری دارند. 
                                                       

اینان دل به دریا افکنانند

۰و آنک قصابانند بر گذرگاهها مستقر ..با کنده وساتوری خون آلود۰ 
                             و چه بغض مرگ آوری آنگاه که    دژخیمان چارقد پیرزنی را با ضرب قداره خود گلگون کردند
                  و تو باید دم فرو می بستی
آهای مرد !با توام در آنسوی دیوار ....میشنوی ....هنوز هم قلیلی می خواهند به سان انسان زندگی کنند ....
                             تو برای آنها زنده بمان!
                                      زنده بمان!
                                        بمان! 
                        ((اینان دل به دریا افکنانند
به پای دارنده آتش‌ها، زندگانی دوشادوش مرگ، پیشاپیش مرگ
هماره زنده از ان پس که با مرگ
وهمواره بدان نام که زیسته بودند
و تباهی از درگاه بلند خاطرشان شرمسار و سرافکنده می‌گذرد))
                                                                        
                                              

خسته ام!

خسته ام !خسته ام! خسته ام!
آیا واقعا انسان شدن تجسد وظیفه بوده؟
در خوشبینانه ترین حالت به یک صدم آرزوهام هم نمیرسم....
خدا برای دفن آرزوهامون این عمر کوتاه رو به ما داده؟یا برای تلاش برای رسیدن به اونا؟
اونقدر خسته ام که حوصله سر و کله زدن با زندگی رو ندارم
میذارم کارش و بکنه.....
خیلی چیزارو نمیدونم   خدا واسه چی آفریده اما فکر کنم سکوت رو آفریده تا بشکنیش تا بشه با فزیاد قاعدشو بهم زد من میخواااااااااااااااااااااااااام داااااااااااااااد بکشم
آهاااااااااااااااای این دنیا صاحب نداااره؟