ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

هنگامه ای که سکوت تنها نشانه ی قبول است و رضایت.

برای رقصاندن خرسها در سیرک ، رام کننده حیوانات آنها را با موسیقی تربیت می کند ، او به کمک چوبدستی خاردار روی کفلشان می زند. اگر درست برقصند ،رام کننده حیوانات دیگر کتکشان نمی زند ودر عوض به آنها خوراکی می دهد .در غیر اینصورت شکنجه تداوم خواهد داشت و شب خرسها با شکم گرسنه به قفس باز می گردند . از سر ترس ، بیم از کتک ، از گرسنگی و مرگ خرسها برای شکنجه گر می رقصند . از نظرگاه رام کننده این عین عقل سلیم است ولی از نگاه حیوان خرد شده چطور؟


غرب قریب 500 سال پیش با مهر پایان کوبیدن بر قدرت اسطوره ای که تاریخ 1000 ساله ی وسطی را برایش ساخته بود ارزشهای انسان باور را راجایگزین هنجارهای منبعث از قدرت ارتدکسی کرد که وامدار تفسیر از کتاب مقدس بود.



میراث مشترک نظام های ایدئولوژیک این شالوده اساسی است که قوانین جامعه نبایستی لزوما برخاسته از اراده و خواست عمومی باشد . این ساختارها، قوانین ، خط قرمزها و باید و نبایدها را از منابعی استخراج می کنند که بعضا هرگز پایبست های زمینی و مقیاسهای انسانی ندارند. از سویی داربستهای قدرت در ساختارهایی اینگونه ،تا اندازه ای باور ناپذیر مشتاق و مجاز به سرک کشیدن در حدود و ثغور عموم {رعایا} هستند. آنگونه که شخصی ترین و بلندترین دیوارهای حوزه زندگی مردم برای آنها پرچین هایی کوتاه بیش نیست.در این نوع قدرتهای ارتودکسیکال یا شما باورمند این بایسته ها هستید یا نه. که اگر در رسته دوم باشید بی گمان سایه گرز قدرت همواره بر سر شماست.این ساختارها، بی دغدغه از محبوبیت و مردم واری آن را می کنند که می خواهند و نه چیزی جز آن. قرار نیست شما دگر اندیشی باشید که زیاد می داند یا یک جسور سیاسی که خود را اسیر حصار جزم اندیشی می پندارد ،اگر آستین لباس شما اندکی کوتاه باشد کافیست تا در معرض پرس وجو و بگیر وببند قرار گیرید. پس اگر در چنین جامعه ای زندگی می کنید نمیتوانید ادعا کنید به من چه که با دیگران چه می کنند چرا که آن دیگران روزی خود شما خواهید بود.قدرت علاقه دارد بداند و مطمئن باشد که شما در پشت دیوارهای زندگی خود چه می کنید.


قدرت از سایه حضور خود آرام می گیرد هر چند همگان برایش تظاهر کنند .



شان طرح این پیشگفتار از این باب ضرورت می نماید تا توضیح چرایی حضور قدرت را در حریم ها آسانتر کند.


امروز صبح خانم عالیا نماینده مجلس شورای اسلامی ]به گمانم نام کوچکش فاطمه است[ در رادیو بحثی به زعم خویش داغ می کردند در باب طرح امنیت اجتماعی که طرف دیگرش سردار پلیسی بود که نامش را نمی دانم -جالب اینجا بود که طرفین به اصطلاح بحث در تمام گفتگو صرفا از یکدیگر تشکر می کردند- القصه خانم نماینده مصر بودند که این طرح از ابتدا به خواست مردم بوده و اجرای طرح، سیلی از بازتابهای تشکر آمیز را به همراه داشته است! چرا که بد حجابی به زعم ایشان امنیت اجتماع را تهدید می کند . حقیر به عنوان کسی که سالهاست در این مملکت زندگی میکنم آنقدر ها از اینکه این طرحها اجرا می گردد متعجب نیستم ،حتی اگر خود مرا به جرم آستین کوتاه دستگیر کنند نیز آنقدر برایم رنج آور نیست که این گونه پناه گرفتن خانم عالیا پشت خاکریز خواست عمومی. این رنج ، خفقان آور است.


تفکری که تنها متد تربیتیش آنیست که در ابتدای نوشته ام نوشتم با گردن افراشته خواستهای خود را با توقعات مردم خلط می کند بی آنکه سند و مدرکی از صحت ادعای خود ارائه دهد. خانم عالیا فرض کنید شما یک نوجوان 17 ساله باشید –که بنابراین زاده سالهای پس از انقلابید- شمایی که نه در رفراندومی رفته اید و نه به کسی چک سفید امضا داده اید و مانند عده ای هم طالب پیچیدن خویش در حجاب برتر نیستید برای ابراز عقیده و علاقه خود چه راهکاری دارید؟ اگر متقاعد نشدید چه؟ اگر به زعم بقیه ارشاد نشدید چه؟ راه دیگری ؟ روش دیگری؟ انتخاب دیگری ؟ همان چماق خاردار که بر بدن خرس می کوبند؟ همان عقل سلیم ؟


پس صادق باشید و بگویید مدینه فاضله تان جاییست که همه یک اندیشه داشته باشند ، یک لباس مشترک ، یک باور مشترک و یک چماق مشترک.


جایی که همه زنانش فاطمه رجبی و عالیا باشند و همه مردانش حسین شریعتمداری.


نظرات 15 + ارسال نظر
غزل چهارشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 22:47 http://imagicgirl.blogsky.com/

WOW ادبی بخوام بگم می شه که قلم توانایی دارید ، خداییش برای منم این که خواست عمومی هست ، دردناکه ، اما همین عموم که دیدن امر به معروف نیروز انتظامی خوبه خودشونم امر به معروف می کنن ، امروز یه خانومی که نیروی انتظامی نبوده به یکی از دوستان ما تو اتوبوس تذکر داده که برای اینکه تو جهنم از این موهاش آویزونش نکنن ، بهتره موهاشو رو بکنه تو!!
راستش اونا جامعه یکپارچه شون رو دارن ، فقط یه سری توش هنوز یکپارچه نشدن که خب انشا ءالله می شن !
ولی جدا منم هربار که می شنوم اینا می گن این درخواست جامعه برای امنیت اجتماعی با درخواسته مردمه ، خونم بجوش می یاد .
راستی حالا خارج از جو سیاسی ، تولد بلاگ اسکای می یای ؟ این 100 بار !

مفخور پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:38 http://mofkhor.tk

سلام
من اومدم یه کاری رو بهتون معرفی کنم
این کار نیازی به سرمایه نداره ومیتونید هر ماه بدون چون وچرا حقوق ثابت بگیرید
شما میتونید به این آدرس برید و دعوتنامه دریافت کنید
http://www.vnnu.com/fa?111112129
بعد از تکمیل فرم ثبت نام شما اول باید
1-عضو شدن
2-عضو گرفتن
به همین راحتی میتونید حقوق دریافت کنید
اگر سوالی داشتید میتونید تو قسمت نظرات وبلاگم بنویسید
به امید دیدار

آریانا پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:17

به نام حق!
همه باید بدونن اقلید چه خبره
تا کنون بیشتر نقاط شهر نابود شده و سربازان به زن ها و بچه ها رحم نمیکنند.حکومت نظامی برقرار است و مردم هم طعم گلوله های رافت احمدی نژاد را میچشند.
نامه ای به احمدی نژاد
احمدی نژاد خود میدانی که با کارهایت داری ریشه ی دین دوستی و میهن دوستی ایرانیان را بر میکنی.از اقلید خبر داری؟مامورهایت اموال مردم را غارت میکنند.زن و بجه ها را میزنند و...!چه کسی پاسخ گوست؟تو فقط چسبیده ای به اتم و هولوکاست و انرژی و بد حجابی و با این بهانه ها مردم بدبخت را نابود میکنی.بدان که قیامتی هم هست و آنجا جواب خواهی گفت.دیگر آنجا هوادارانت نیستند که هاله ی نور اطرافت ببینند و به یقین خود نیز آن را حس نخواهی کرد.
توبه کن و دست از این کارها بردار.
یا حق!!

سیامک قاسمی جمعه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 15:04 http://razeno.com

سلام! به وبلاگتون در راز نو لینک دادم . همواره پاینده باشید !

یک ناشناس یکشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 18:38 http://nightlight.blogsky.com

عاشقت خواهم ماند، بی‌آن‌که بدانی. دوستت خواهم داشت، بی‌آن‌که بگویم. درد دل خواهم گفت، بی هیچ کلامی. گوش خواهم داد، بی هیچ سخنی. در آغوشت خواهم گریست، بی‌آن‌که حس کنی. در تو ذوب خواهم شد، بی هیچ حرارتی اما در سرزمین من عاشق بودن جنایت است در سرزمین من حوا - به خاطر یک سیب - روزی هزار بار سنگسار میشود در سرزمین من لبها بوسه را در نگاه ها میجویند و دستها عطر نوازش را در تاریکی ها. در سرزمین من عاشق بودن گناه کبیره است خدایا ! گناهم را ببخش.

سلام ؛راستش ترجیح میدم قبل از هر چیز واسه وبلاگ دوست داشتنی ات بهت تبریک بگم.بعد از اونم سال خوبی رو برات آرزو می کنم.همین!

دلت شاد.

امضا:یک ناشناس


علی یکشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 19:34 http://www.dustdashtan.blosky.com

اگر ایرانی نبودم... اگر بر پشت خود که اجدادی پاک بودن و خردمندانی صادق؛ اگر بر بودن کسانی که از حضورشان زخمهایم التیام می یابد... اگر هیچ راهی جز بودن و ساختن نداشتم... اگر نام ایرانی بودن را با ننگ بودنی اینچنین همراهم کرده اند... اگر... اگر جای نفس کشیدن دیگر نیست... باز می دانم حقیقت هرگز زیر پا نخواهد ماند... باز می دانم عصاره این ناکامی؛ امیدی است که در چنته جاودانه ایستادگی امان می باشد... آری آری تا ایران است و خون ایرانی در رگهایمان تا پای مرگ برای آزادی خواهیم ماند و در هوای آزاد این مرز و بوم فریاد خواستن را از صمیم قلب بر پیکره این اهریمنان ژنده پوش؛ همچون مشتی فولادین از گلویمان بر خواهیم آورد و خواهیم گفت... تا بودنی دوباره و برای حق... و این صدای عموم ملت عزیزمان است که می گوید کاش هرگز نام ایران به دست این سودجویان و یاوه گویان نمی افتاد و کاش هرگز خاک این مرز و بوم به بودنشان نمی آلود... اما به زلالی وجودمان این لکه ننگ را از پیشانی این خاک عزیز پاک خواهیم کرد ... هیچ اهورایی طرفدار اهریمن نیست و هیچ اهریمنی با زبان پاک اهورایی نخواهد توانست بر حق بنشیند...
یا علی...

ستاره دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:56

اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید...

saeed mosayyebi سه‌شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:21

dishab sardar raadan ham eynan hamin ra migoft

شازده خانوم چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:47 http://shadzekhanoom.blogsky.com

مطلبت رو با پیش گفتار خوبی شروع کرده بودی و اینقدر قوی بود که در تمام لحظات خوندن متن در ذهنم بود و همراهیم میکرد.

فرشید خدادادیان چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:12 http://www.azfarshid.blogsky.com

درود
مطالب شما را در زیگزاگ هم می خوانم .خوب می نویسید. درمورد امنیت اجتماعی باید به افراط و تفریط در کارها توجه کنیم .معمولا ما از یک طرف بام می افتیم!
امیدوارم امنیت در معنای واقعی آن برقرار شودکه اولین مرحله آن رعایت حقوق افراد است .سر بزنید خوشحال خواهم شد.

محمد چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 20:25 http://www.deadsoulinthecage.blogfa.com

بقول یارو هر فکری که حاکم بشه مانع رشده افکار دیگه میشه. اخه قدرت طلبی خطلت افکاره.
درم ورد اریانا که گفته بود احمدی نژاد چوبش رو روز قیلمت میخوره بگم که اینا اگه به روز قیامت اعتقاد داشتن وضعمون این نبود. دین وسیله دست ایناست برای حکومت بر مردم احمق و دیندار. ( هر احمقی دیندار نیست و هر دینداری احمق نیست )

هیچکس پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 00:19

/////////////////////////////////////////////////////////////////////
چه طوری نویسنده؟
خداییش خیلی کله خرابی.
اگه دوست داری بدونی کی هستم..این دفه id تو بذار تو وبلاگ..می خوام باهات راجع به سایتم که مطلقا سیاسی صحبت کنم.

اندیشه پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:07 http://www.andisheh-hay-e-man.blogsky.com

بسیار زیبا بود ٬ می ستایمت.
به من هم سری بزن.
پاینده باشی

H@Di پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 17:39 http://www.h-t.blogsky.com

سلام/ خوبی/ قدم رو زجاجیه چشم ما بزارید و یه سری و نظری هم به ما بدید / فعلا.................................

[ بدون نام ] جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 18:48 http://weblogs.blogsky.com/

وبلاگ جالبی دارید.
به نظر من بهترینه.


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد