ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

حرمت بودن

زن از همان روز اول که ناگزیر شد چوب حراج  به تنش بزند این قانون را می دانست که "روسپی نباید عاشق شود"

کافی بود بقیه بفهمند که فلانی عاشق شده تا همه پسوند نامش واژه خراب را اضافه کنند.

زن تا صبح همه آوارگی ها و همه گرسنگی کشیدنهایش را  با چاشنی سیگار مرور کرد  . صبح که از تخت پایین می آمد  به پولهای بالای سرش نگاه کرد ،آنها را برداشت ، شمرد و سر جایش گذاشت.دست در کیفش کرد و گلهای خشک شده را که لای دستمال پارچه ای سفید بود کنار پولها باز کرد و رفت...

...مرد هنوز خواب بود. 

نظرات 3 + ارسال نظر
مرجان جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 18:53 http://shaghayeghe-vahshi.blogsky.com

سلام دوست عزیز
حتما بهم سر بزن که خیلی به کمکت احتیاج دارم . وقتی پست جدیدمو بخونی می فهمی در چه زمینه ای کمک میخوام
منتظرم

شازده خانوم دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 00:50 http://shazdekhanoom.blogsky.com

البته توو این دوره زمونه از این روسپی ها کم پیدا میشه.....
راستی چقدر بی معرفت شدی......اینو از ته ته دلم گفتم

شازده خانوم سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 14:37 http://shazdekhanoom.blogsky.com

مدیریت محترم وبلاگ ترانه آزادی
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات و ستایشات و تناولات در ماه نزولات .
در پی پاسخ به پیک برقی مورخ 25/7 در خصوص موجه نمودن قصورات ناخواسته و خواسته به حضورمتعالی میرساند که مورد عفو ملوکانه ملک الملوک علیه مخدره ،شاهزاده خانم قرارگرفته اید.
امید میرود با حضور بی وقفه آن جناب در کاخ سلطنتی سبز سبب شادی ملوکانه گردید.
با تشکر
دفتر نمایندگی بیت شاهزاده خانوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد