ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

ترانه آزادی

روزمره هایی در باب اجتماع و فرهنگ و ...

(جمعه، 20 آبان، 1384)(شنبه ۲۱آبان ۱۳۸۴)

جمعه :آب اهل آواز رفتن است

دلم یه شمال می خواد !یه جاده مه گرفته !ماشینی که کلمو بچسبونم به شیشو و شیشه از گرمای نفسم بخار کنه بعد روی شیشه دم کرده بنویسم:
دلم را
حتی
نگاهی
نمی لرزاند
می ترسم مرده باشد.
امروز یکی هواییم کرد. لهجش  هوای شرجی و بارون شمال رو یادم اورد.خسته این شهر بی در و پیکر شدم.
شاملو راست می گفت که روزگار غریبیست.
می خوام برم یه جایی که هوا خوش باشدو کلمات از هر چه گفتن بوسه آزاد.

*******

  شنبه‌:اخراج اندیشه

همیشه معتقد بودم یک فیلم به این دلیل که یک اندیشه را نمایندگی می کند ارزش "یکبار"دیدن  را دارد هر چند فیلمسازی نیز از رهگذر زمان دچار پیشرفت و تکامل می گردد و شگفت نیست که زبان فیلمسازی چند دهه قبل برای مخاطب امروز گاهی نافهم و دشوار است.تردیدی نیست که سینمای ایران در طی 20 ساله اخیر در عرصه جشنواره های معتبر خارجی نگاه بسیاری را به خود معطوف کرده, فیلم آنگاه کارکردی فراتر از معمول می یابد که به عنوان تنها دریچه نگاه دیگران به این دیار ابزار شناسایی یک فرهنگ به دست آنان می شود فیلمسازان مولفی چون امیر نادری؛ عباس کیارستمی؛جعفر پناهی و ...همه از کارگردانانی بو دند که اندیشه  وهنر ایرانی را در آمیخته  و تابلویی جذاب برای بینندگان ساختند
تا به یاد دارم همیشه فیلم های کارگردانان بزرگ ما با بی مهری وبی مسولیتی مواجه بوده و شاید به جرات بتوان گفت طعم گیلاس عباس کیارستمی  را -که با شایستگی نخل طلای کن را ربود-کمتر ایرانی ایران نشینی دیده است حال آنکه این فیلم بهت وحیرت بزرگان عرصه فیلمسازی دنیارا بر انگیخت. شاید فیلمسازانان بنام ایران هم به عنوان برشی از دگر اندیشان و روشنفکرانی که تصویری عریان از ایران امروز ارایه می دهند در رسته محکومان به سانسور و بایکوت قرار گرفته اند.نوع تشویق ونگاه متولیان هنر نیز همواره در جهت معکوس اندیشه گرا قرار داشته است
.درسالهای ابتدای انقلاب 2 فیلم جنجال بسیاری به راه انداخته بود یکی برزخی ها از ایرج قادری که بعد از آن ممنوع الشغل گشت و دیگری فیلم توجیه از منوچهر حقانی با سناریوی محسن مخملباف .این دو فیلم از انجایی حایز توجه خاصند که اولی؛ آخرین فیلم با ادبیات و نگرش موسوم به فیلمفارسی بود و دومی اولین فیلم ارزشی بود که آموزه های  اسلام را به معرض نمایش می گذاشت.حال قریب 25 سال از آن روز ها می گذرد و تریبون های قدرت در همه این سالها با تمام ظرفیت و استعداد خود به رسالت و وظیفه خویش پرداخته اند.حال خوبست به عرصه فیلم امروز ایران هم نگاهی بیندازیم هر چند با یک چوب راندن همه فیلمسازان امروز کاری به دور از انصاف و غیر منطقی به نظر میر سد اما این حقیقت است فیلمسازی که اثری چون "لاک پشتها هم عاشق می شوند"را دارد به این دلیل که فیلمش را حتی 3 سینما هم نمایش نداد برای همیشه عرصه فیلمسازی در ایران را ترک میکند و فیلم چون شارلاتان یا... با اقبال و استقبال وهمه امکانات قرار می گیرد.....آیا این جای بسی تامل ندارد که ایرج قادری پس از 25 سال دوباره برپرده سینمای ایران همان فیلمفارسی دهه 40 را با آرایشی امروزی می برد و محسن مخملباف گریزان ونالان در فرسنگها دورتر از اینجا سکس وفلسفه را می سازد وبه این می اندیشد که چرا شبهای زاینده رودش را کسی هرگز ندید.

******

برای دیدن آدرس جدید می توانید به اینجا یا اینجا بروید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد